چند روز پیش هر6 تا عموم با زنو بچه و مامامبزرگو دایی های بابام همگی خونمون بودن سر سفره عمو بزرگم برگشته میگه:راستی عمو امسال میری چندم؟؟
خواهر گودزیلام(دهه ی 80)قبل از من برگشته میگه:سوم دبیرستان. بعد با حالتی که انگار تمام بدبختیهای دنیا سرش خراب شده برگشته میگه:خدا به دادمون برسه امسال شیفتش صبحه صبحا بد بختیم واسه بیدار کردن این خرس گنده اینم که تنبـــــــــــــــــــــــــــل!!!!!
ینی من اون لحظه دلم میخواست افقو بترکونم!!
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.